ششم و متوسطه اول

ساخت وبلاگ
یه روز یه خونه اي بود که ...يه ديواره ، يه ديواره ، يه ديواره ... يه ديواره كه پشتش هيچی ندارهتوکه ديوارو پوشيدن سيه ابرون نمياد ... ديگه خورشيد از توشون بيرونيه پرنده س ،‌ يه پرنده س ، يه پرنده س ...يه پرنده س که از پرواز خود خسته سبن بالشو بستن دست ديروزا ، نمياد ... ديگه حتی به يادش فردايه روز يه خونه ای بود كه تابستونا ... روی پشت بومش ولو می شد خورشيددرخت انجير پيری كه تو باغ بود ... همه ی كودكی های مرا می ديديه آوازه ،‌ يه آوازه ، يه آوازه ... يه آوازه كه تو سينه م شده انباريه اشكيه كه می چكه روی گيتار ... به اين ها عاقبت كی گيرد اين كاريه مردابه ، يه مردابه ،‌ يه مردابه ... يه مردابه توی تن از فراموشیچراغی كه می ره رو به خاموشی ... نگردد شعله ور بيهوده می كوشیبرچسب‌ها: فرامرز اصلانی, آواهای سرزمین مادری  |+| نوشته شده در  جمعه ۳ فروردین ۱۴۰۳ساعت 11:15&nbsp توسط بهمن طالبی  |  ششم و متوسطه اول...
ما را در سایت ششم و متوسطه اول دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golzhya بازدید : 11 تاريخ : پنجشنبه 16 فروردين 1403 ساعت: 20:01

امشب به بر من است آن مایه ی نازیارب تو کلید صبح در چاه اندازای روشنی صبح به مشرق برگردای ظلمت شب با من بیچاره بسازامشب شب مهتابه حبیبم رو می خوامحبیبم اگر خوابه طبیبم رو می خوامگویید فلانی آمده آن یار جانی آمدهمست است و هشیارش کنید خواب است و بیدارش کنیدآمده حالتو احوالتو سفید روی تو سيه موی تو ببیند برودامشب شب مهتابه حبیبم رو می خوامحبیبم اگر خوابه طبیبم رو می خوامکی باشد و کی باشد و کی باشد و کیمی باشد و می باشد و می باشد و میاو گه لب "می" بوسد و گه من لب ویاو مست و ز "می" گردد و من مست و ز ویامشب شب مهتابه حبیبم رو می خوامحبیبم اگر خوابه طبیبم رو می خوامماه غلام رخ زیبای توستسرو کمر بسته ی بالای توست ای عزیزممجمع دل های پریشان جمع ای حبیب ای طبیبمچین و خم زلف چلیپای توست ای عزیزمای مه انور لعل تو شکر ، از همه بهتر قند مکررجانم جانم قند مکرر لب و دندان توست ای عزیزمقند مکرر لب خندان توست ای حبیبمبرچسب‌ها: علی اکبر شیدا  |+| نوشته شده در  چهارشنبه ۸ فروردین ۱۴۰۳ساعت 11:10&nbsp توسط بهمن طالبی  |  ششم و متوسطه اول...
ما را در سایت ششم و متوسطه اول دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golzhya بازدید : 10 تاريخ : پنجشنبه 16 فروردين 1403 ساعت: 20:01

جشن ۵۰ سالگی «خانه‌ای کوچک در چمنزار» با برگزاری یک جشنواره و نمایشگاه برگزار شد.روز جمعه ۲۲ مارس ۲۰۲۴ هزاران نفر در پارک رانچو سانتا سوزانا در دره سیمی ولی کالیفرنیا گرد هم آمدند تا یاد سریال «خانه‌ای کوچک در چمنزار» را در پنجاهمین سال ساخته شدنش، دوباره زنده کنند.وقتی از ملیسا گیلبرت پرسیده شد که چرا طرفداران سریال «خانه‌ای کوچک در چمنزار» وقتی او را می‌بینند، گریه می‌کنند، وی پاسخ آماده‌ای داشت.در نشست سه روزه‌ای که در جشنواره سیمی ولی کالیفرنیا با حضور بازیگران این سریال برگزار شد، این بازیگر به جمعیت گفت: فکر می‌کنم این سریال احساسات بسیار زیادی را در مردم برانگیخت و وقتی آن‌ها دوباره همه ما را با هم می‌بینند، همه احساسات ۵۰ سال پیش را از طریق فرزندان و نوه‌هایشان به یاد می‌آورند. این یک گردهمایی بزرگ خانوادگی است.مایکل لندون فقید که ۵۰ سال پیش بازیگر نقش پدر این سریال بود در جمع بازیگران حضور نداشت، اما بازیگرانی مانند ملیسا گیلبرت که نقش لورا اینگلز را بازی می‌کرد و همچنین آلیسون آرنگریم بازیگر نقش نلی اولسون، کارن گراسل بازیگر نقش کارولین اینگلز مادر خانواده، بانی بارتلت بازیگر نقش گریس ادواردز، دین باتلر بازیگر نقش آلمانزو وایلدر و لینوود بومر بازیگر نقش آدام کندال حاضر بودند و مردم در انتظار گرفتن امضا و عکس با آنها در صف های طولانی ایستادند! بیشتر لوکیشن‌های قدیمی بازسازی شده بودند. سازمان‌دهندگان همچنین یک نمایشگاه کوچک از کپی‌هایی از فیلمنامه‌های قدیمی، عکس‌ها، جعبه‌های ناهار الهام‌گرفته از خانه کوچک و دوربین پاناویژن دهه ۷۰ میلادی، یعنی زمانی که ساخت این مجموعه ی تلویزیونی شروع شد، عرضه کردند.چشمگیرترین مورد هم بازسازی خانه اولسون بود که حاضران زیادی به نوبت در ششم و متوسطه اول...
ما را در سایت ششم و متوسطه اول دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golzhya بازدید : 9 تاريخ : پنجشنبه 16 فروردين 1403 ساعت: 20:01